فواید روزه از نظر دانشمندان پزشکی دنیا

* دکتر ژان فرموزان درباره فواید روزه داری چنین می گوید:
با روزه داری عرق بدن زیاد می شود، دهان بو می گیرد، گاه آب بینی راه می افتد و همه، علامت شستشوی کامل بدن است. پس از سه یا چهار روز، بو برطرف می شود، اسیداُوریک ادرار کاسته می شود و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند و در این حال اعضا هم استراحتی دارند.
* دکتر کارلو آمریکایی در این باره می گوید:
روزه ای که اسلام واجب کرده، بزرگترین ضامن سلامتی بدن است. روزه درمانی دراز مدت برای مواردی تجویز می شود، از جمله:
1- فشار خون زیاد،2- تَصَلُّب شرائین که تازه آغاز شده،3- گرفتگی مجاری خون و لنف،4- آسم قلب، 5- سرطان خون، 6- امراض عصبی، 7- اختلالات دستگاه متابولیسم (چاقی، نِقرِس، ورم مفاصل، رماتیسم)، 8- امراض کبد، 9- ورم کیسه صفرا، 10- امراض معده و روده، 11- یبوست مزمن، 12- زکامهای حلق و بینی، 13- ناراحتی های کلیه و مثانه، 14- امراض زنان (تورم لگن خاصره، اختلالان قائدگی، نازایی، یائسگی)، 15- سر درد مزمن، 16- ضعف جنسی،… .
* دکتر کارل، فیزیولوژیست بزرگ فرانسوی می گوید:
لزوم روزه داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعف احساس می شود، ولی در عین حال کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می افتند و بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می کنند.
* دکتر کودل پا فرانسوی می گوید:
بسیاری از بیماری ها ناشی از تخمیر غذا در روزه ها است که همه با روزه اصلاح می گردد.
* دکتر بندیکت:
در این مدت (ایام روزه) در ترکیب خون، هیچگونه اخلاطی به هم نرسیده و آن نوری که در بعضی از روزه داران دیده می شود، یک حالت جوانی و نشاطی است که برای روزه داران رخ می دهد.
* دکتر تومانیاس:
فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غداها در یک مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده و در مدت یک ماه روزه داری، مواد غذایی خود را دفع می کند. و همین طور کبد، که برای حل و هضم غذا مجبور است دائماً صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمع آوری شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی می نماید.
روزه یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است که طب قدیم و جدید را از این حیث متوجه خود ساخته، مخصوصاً امراضی را که به آلات هاضمه به خصوص کلیه و کبد عارض می شود و توسط دارو نمی توان آنها را علاج کرد، روزه بخوبی معالجه می نماید. چنانچه بهترین داروها برای برطرف کردن سوء هاضمه روزه گرفتن است، مرض مخصوص کبد نیز که موجب یرقان می گردد، بهترین طریقه معالجه اش همانا روزه گرفتن است، چه آنکه ایجاد این مرض اغلب اوقات بواسطه خستگی کبد است، که در مواقع زیادی فعالیت نمی تواند صفرا را از خون بگیرد.
* شهید دکتر پاک نژاد:
در ظرف مدت یک ماه روزه داری، آدمی دارنده یک بدن تازه تعمیر شده و آزاد گردیده و از قید و بند سموم رها شده است.
* دکتر کلوخ، پزشک مشهور آمریکایی:
سرطان از تماس زیاد میکروب های عفونی و سم های آنها با بدن پدید می آید، سرطان ابتدا دمل کوچکی است که در روده یا معده می روید، این دمل ها را می توانیم به آسانی با یکی دو هفته روزه، معالجه کنیم. معالجه کم خونی معمولی، سیلیس، مالاریا، آلودگیها و چرک ریه، دمل های بسیار بد که بوسیله ترک غذا و ترک خوراکهای گوشت دار ممکن می شود.
* دکتر آلکسی سوفورین، پزشک روسی:
تنها طریق برای قطع ریشه سرطان روزه است و بس. درمان از طریق روزه فائده ویژه ای در بیماری های کم خونی، ضعف روده ها، التهاب بسیط و مزمن، دمل های خارجی و داخلی، سل، نِقرس، بیماری های چشم، مرض قند، بیماری های جلدی، بیماری های کلیه، کبد، روماتیسم، استسقا، نوراستنی، و بیماری های دیگر دارد.
* دکتر اتوبو خنگر در کنگره پزشکی بغداد می گوید:
شخص روزه دار با سوزاندن رسوبات بیمارگونه و چربی های زائد بدن، کوره متابولیسم خود را می افروزد. در مدت پنجاه سال که از تأسیس کلینک اتوبوخنگر می گذرد، بیش از پنجاه هزار بیمار در این کلینیک، توسط روزه درمان شده اند. دانستن فلسفه احکام، سبب معرفت و شناخت بیشتر نسبت به دین می گردد و همین شناخت، باعث تقویت اعتقاد و ایمان انسان خواهد شد.
تذکر مهم:
اگر هدف از روزه کسی این باشد که مثلاً در چاقی و لاغریش اثر کند، و یا در قند و چربی خونش و … مؤثر واقع شود، این روزه نزد خداوند سبحان ذره ای ارزش و ثواب ندارد و چه بسا موجب خشم و غضب خداوند گردد و او را به عذاب الهی مبتلا سازد. بر همین اساس حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: با اخلاص (عمل را فقط برای خشنودی خداوند انجام دادن) کارهای انسان نزد خداوند قبول می شود.(غررالحکم، ص 432)
بنابراین وظیفه یک فرد مسلمانی که می خواهد روزه بگیرد و یا عمل واجب و مستحبی را انجام دهد، آن است که بگوید: «خدایا! می دانم تو حکیمی و تمام دستوراتت برای خیر و سعادت ما است، و می دانم این عمل فوائد زیادی برای من و حتی جامعه دارد، ولی من این عمل را فقط برای رضایت و خشنودی تو انجام می دهم».
و باید توجه داشت که آنچه درباره فلسفه احکام گفته می شود، قسمتی از علت احکام می باشد و الا ذهن ما توان درک حقیقت و تمام علت احکام را ندارد، زیرا علم ما در برابر علم بی نهایت خداوند علیم و ائمه اطهار (علیهم السلام) ناچیز است. بر همین اساس،رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) می فرماید: «در روزه آنقدر فایده هست، که قابل شمارش نیست». (بحارالانوار، ج 93، ص 254)

دعای یا علی یا عظیم

از حضرت صادق عليه السّلام و حضرت كاظم عليه السّلام منقول است: كه بعد از هر نماز فريضه در ماه رمضان اين دعا را بخوانند
متن و ترجمه دعا
يَا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ يَا غَفُورُ يَا رَحِيمُ أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ‏
اى خداى بلند مقام اى بزرگوار اى آمرزنده اى مهربان تويى خداى بزرگ
الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ
كه هيچ مثل و مانندى ندارد و به گفتار و كردار خلق شنوا و بيناست
وَ هَذَا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ عَلَى الشُّهُورِ
و اين ماه است كه مقامش را عظيم كردى و كرامت و شرافت و فضيلتش بر ساير ماه ها دادى
وَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي فَرَضْتَ صِيَامَهُ عَلَيَّ وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضَانَ‏
و اين ماه است كه روزه ‏اش بر من واجب گردانيدى و اين ماه رمضان است
الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ‏
كه در آن قرآن را نازل فرمودى براى راهنمايى مردم و روشن كردن راه هدايت و جدا نمودن حق از باطل
وَ جَعَلْتَ فِيهِ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ جَعَلْتَهَا خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
و شب قدر را در اين ماه مقرر داشتى كه آن شب بر هزار ماه برترى دادى
فَيَا ذَا الْمَنِّ وَ لاَ يُمَنُّ عَلَيْكَ مُنَّ عَلَيَّ بِفَكَاكِ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ
پس اى خدايى كه بر همه منت دارى و هيچ كس بر تو منت ندارد بر من منت گزار در ميان آن همه بندگانت كه منت گزارده ‏اى و از آتش دوزخ نجات بخش
فِيمَنْ تَمُنُّ عَلَيْهِ وَ أَدْخِلْنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
و به بهشت ابدت داخل گردان به حق رحمت بى‏پايانت اى مهربان ترين مهربانان عالم.

فراخوان پژوهشی احیای هویت و کرامت زن مسلمان در بستر مسجد طراز اسلامی زمان ارسال آثار تا 21-4-1395

همایش ملی روش پژوهشی علامه محمد هادی معرفت
محور مقالات ارسالی
1- روش علامه معرفت در تعامل با روایات تفسیری
2- روش شناسی تفسیر اثری جامع

عقیقه به چه معناست ؟ و چه لزومی دارد؟

واژه «عقيقه» در فرهنگ اسلامي به معناي کشتن گوسفند، گاو يا شتر و… پس از ولادت کودک است و اين کار از ديدگاه اسلام کاري پسنديده است. پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وآله پس از گذشت هفت روز از ولادت دو فرزند گرانمايه اش حضرت حسن و حسين عليهما السلام اين کار را انجام داد و براي هر کدام يک قوچ، عقيقه کرد. عقيقه، با اين بيان، کاري است که به جهت تقرّب به خدا و به منظور سلامت و طراوت کودک و تأمين حيات و آسايش او انجام مي گردد. حضرت عسکري عليه السلام نيز پس از ولادت فرزند گرانمايه اش مهدي عليه السلام سيصد گوسفند به منظور سلامت و طراوت و امنيت کودک، در راه خدا عقيقه مي دهد و اين کودک در اين امر مستحب، از همه گذشتگان و آيندگان ممتاز مي گردد؛ چرا که تاريخ - جز آن گرامي - هيچ کودکي را نشان نمي دهد که پس از ولادتش سيصد مورد عقيقه داده شده باشد. به هر حال، حضرت عسکري عليه السلام اين کار پسنديده را در راستاي تقرّب به خدا و نيز به منظور تضمين و تأمين طول عمر و زندگي پر مخاطره حضرت مهدي عليه السلام، انجام داد و هم بدين وسيله دوستداران و شيفتگان اهل بيت عليهم السلام را از ولادت آخرين امام نور و آخرين حجّت خدا آگاه ساخت. او تنها به اين شمار گسترده از عقيقه و قرباني بسنده نکرد؛ بلکه به «عثمان بن سعيد» دستور داد: ده هزار رطل نان و همين مقدار گوشت تهيه کند و آنها را ميان «بني هاشم» براي سلامتي آن کودک پر شکوه و اعلان ولادت او توزيع نمايد.

*شیوه نامه مقاله نویسی*

از مهمترين روشهاي انتقال اطلاعات، تدوين و انتشار مقاله علمي است، مقاله به منزله يك سند علمي و ملاك ارزيابي توان علمي نويسنده است.
مراحل پژوهش:
1- مسأله يابي و طرح تحقيق
2- اجراي تحقيق: گردآوري اطلاعات، ارزيابي، داوري و نتيجه گيري
3- تدوين گزارش در قالب هاي كتاب، پايان نامه يا مقاله علمي
طرح پژوهش:به نقشه كار پژوهشگر براي حل مسأله پژوهش گفته مي شود.
اجزای ‌يك مقاله علمي:
1. صفحه عنوان شامل:آرم الله ، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، موضوع مقاله ، نام هسته پژوهشی- نام استاد راهنما، نام مدیر هسته، نام پژوهشگران از اعضای هسته پژوهشی ، فصل و سال تدوین ذکر شود.
2.چكيده
3.كليد واژه
4.فهرست مطالب
5. مقدمه
6. بدنه و متن اصلی
7.نتيجه
8 .استنادات (منابع و مأخذ)
توضيح تفصيلي اين اجزا به شرح ذيل است:

1. عنوان:
پختگي عنوان، حاكي از توان علمي نويسنده و عنوان نامناسب ارزش مقاله را كم مي¬كند. اين عنوان ناظر به مسأله تحقيق و پرسش اصلي است. همچنين پوشش دهنده ي واژگان كليدي است. پس بايد گويا و رسا باشد، در عين حال اختصار عنوان،‌يك امتياز است و كلمات بايد بين سه تا هشت كلمه باشد. عنوان نبايد اعم يا اخص از محتواي مقاله يا از روي تعصب باشد. زمان انتخاب عنوان مي¬تواند در ابتدا و يا تكميل يا در حین کار یا پس از تکمیل و در انتها باشد و تا آخرین مراحل امکان تعویض داشته باشد. از عناوين كليشه اي بايد پرهيز شود و در مقالات علمي،‌عنوان باید علمي و به دور از صنايع ادبي و ابهام آميز باشد.
2. چكيده مقاله:
در چكيده بايد با استفاده از كلمات متن،‌ عصاره مقاله را در 150 تا 200 كلمه آورده شود. آن خلاصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه هدف ها، پرسش ها، روش ها و يافته هاي پژوهش را به اختصار دارد و اين آيينه پژوهش است و مخاطب را تحريص و تشويق به خواندن مي كند. اجزاي چكيده شامل دلايل نگارش و بيان مسئله و مشكلي است كه در مقاله مورد توجه قرار گرفته و نظرهاي مختلف پيرامون آن بررسي شده و ادله ها و شواهد كافي در همان راستا بررسي و نتايج علمي بدست آمده را باز مي نمايد و بايد از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي آورده شود. در چكيده بهتر است كلمات كليدي هم بيايد. چكيده غير از فهرست يا مقدمه است و جزئي از محتواي مقاله و اجمالي از مطالب تفصيلي آن است و از طريق مطالعة فهرست مطالب، مقدمه و نتايج نوشته مي شود. در چكيده لازم نيست به منابع و مآخذ، ارجاعي انجام شود و از بيان خطابي، مثال و توضيح مفاهيم پرهيز مي شود. براي مهارت افزايي در اين رابطه، بهتر است چكيده مقالات علمی مطالعه و مرور شود تا الگويي فرا راه محققان باشد. چكيده در حقيقت بخش کامل، جامع و مستقل از اصل گزارش است پس نبايد پيش از گزارش پژوهش تهيه شود.
آسيب هاي چكيده نويسي:
1. تبديل چكيده به فهرست: چكيده هرگز مروري بر مباحث اثر تحقيقي و رساله نيست، بنابراين نبايد آن را با گزارش فهرست اثر اشتباه گرفت.
2. تبديل چكيده به طرح مسئله: برخي از افراد، در چكيده به شرح و تفصيل موضوع پايان نامه، مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله مي پردازند كه نادرست است. البته بيان اجمالي مسئله نيز از مباحث چكيده است، اما سهم آن متناسب با سهم حجم چكيده است، نه اينكه اهم مطالب چكيده بر محور بيان مسئله بنا شده باشد.
3. ارجاع به مآخذ: پرداختن به معرفي منابع و مآخذ در چكيده نيز، نادرست است.
4. بيان خطابي: ادبيات چكيده بايد همانند ادبيات رساله يا مقاله باشد. در واقع، استفاده از بيان شعارگونه، عبارت پردازي خطابه در شأن رساله و مقاله علمي نيست.

3. كليد واژه:
كلماتي است برآمده از متن مرتبط با موضوع اصلي مقاله كه خواننده با مطالعه آنها، به محتواي اصلي پژوهش پي مي برد. در حقيقت، كليد واژه ها، در حكم موضوعات جزئي مقاله اند كه پس از چكيده مي آيند. واژگان كليدي به خواننده كمك مي كند تا پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
كليد واژه در مقاله، نقش «نمايه» و در كتاب ها و پايان نامه ها، نقش فهرست را دارند. اين واژگان، نماي كلي مقاله را در ذهن تداعي مي كنند. ميانگين واژه هاي كليدي يك مقاله، پنج تا هفت، كلمه است .انتخاب درست كليد واژه ها به نمايه سازي استاندارد مقاله در پايگاههاي الكترونيكي علمي –پژوهشي كمك مي كند و دسترسي مخاطبان را به مقاله تسهيل مي نمايد. كليد واژه هاي اصلي باید با عنوان و مسأله تحقيق و در حد امكان با سرفصل ها تناسب داشته باشد.

4.مقدمه
يكي از بخش هاي مهم مقاله علمي و روزني براي ورود خواننده به دنياي درون مقاله و در حكم نقشه راه است. وظايف اصلي مقدمه، روشن ساختن موضوع، مشخص نمودن هدف و به دست دادن طرح و نقشه ارايه مطالب است.در مقدمة مقاله، مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان مي شود و از ذكر جزئيات پرهيز مي شود.
معمولاً داوران و ارزيابان براي شناخت قوت علمي مقاله، تنها به مقدمه و نتيجة آن نظر مي كنند، بنابراين بايد آن را دقيق و مناسب متن مقاله بنويسيم. هدف اصلي يك مقدمه حرفه اي، پاسخ به پرسش هايي چون: اين تحقيق چه اهميتي دارد؟ چه كساني از آن بهره مند مي شوند؟ چه نيازي به حل اين مسأله داريم؟ و چه انگيزه اي باعث شد تا اين مقاله نوشته شود؟
در واقع يك مقدمه خوب شامل توضيح درباره پيشينه تحقيق، ضروت ها، روش، ساختار، مباحث و منطق حاكم بر فصول است و اينكه چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارش هاي پيشين است. مقدمه نبايد مفصل و طولاني باشد بهتر است حداكثر دو صفحه يا يك ششم كل مقاله باشد.
سير نگارش مقدمه هم از مطالب عام به خاص است. از جنبه هاي كلي شروع مي شود و رفته رفته به بخش هاي تخصصي تر مي پردازد.
محقق بايد پرسش هاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد .

5. متن اصلی و بدنه مقاله
قسمت اصلي مقاله است كه در آن به سئوالات تحقيق به طور تفصيلي پاسخ مي دهد. پس تا زماني كه محقق مسأله خود را حل نكرده و يا به آن نزديك نشده، نبايد اقدام به نگارش كند. عبارات بدنه بايد مستند به منابع معتبر و مستدل به برهان باشد و از آوردن عباراتي كه در درستي آنها شك دارد، پرهيز نمايد.
تعيين محورهاي داخلي در بدنه مقاله، ارتباط و انسجام منطقي در بين قسمت هاي مختلف را تقويت مي نمايد. در تعيين عناوين داخلي مقاله مي توان از سئوالات فرعي كمك گرفت و هر كدام از عناوین داخلي مي توانند پاسخ به يك سئوال فرعي باشند. در صورت نياز مي توان عنوان هاي داخلي را به موضوعات عناوين جزئي تر تبديل كرد و به سئوالات ريزتر و ساده تر كه پاسخ آنها، تنها به چند پاراگراف نياز دارد، رسيد. حجم مقاله نيز به نوع مجله و سفارش دهندة آن بستگي دارد؛ امّا بهترين مقاله، نوشتاري است كه با كمترين كلمات، بيشترين محتواي علمي را توليد و به حل مسأله اي بيانجامد. جمله هاي ساده، گويا و صحيح از ضروريات يك متن علمي است. اگر جملاتي از متن مقاله به لحاظ دستوري يا علمي استوار نباشد تأثير ناخوشايندي به مخاطب و اعتماد او گذارده و كل مقاله را زير سوال مي برد. پس تنها مهارت در جمله سازي و عبارت پردازي براي توليد يك مقاله علمي كافي نيست بلكه بايد چينش صحيح جملات و تركيب درست آنها را آموخت و گام نخست در اين ميسر، نگارش پاراگرف هاي استاندارد است. پاراگراف، بخش كوتاهي از يك متن است كه درباره يك موضوع جزئي سخن مي گويد هر پاراگراف با يك جمله اصلي شروع مي-شود و همان جمله بايد حاوي ايده ي اصلي پاراگراف باشد. در ادامه جملات توضيحي خواهند آمد كه هر كدام ادامه منطقي جمله قبل است. همچنين هر پاراگراف بايد از استقلال نسبی برخوردار و مانند يك يادداشت كوچك باشد. شمار كلمات هر پاراگراف، زير 150 كلمه است. هر بند (پاراگراف) نبايد طولاني باشد و به مطلبي مهم بيفزايد. در ابتداي هر بند از حروف «واو« يا «كه» كه حروف ربطند و نشان مي دهد، بند مستقلي نيست استفاده نمي شود.
افزون بر استدلال و تأملات محقق، لازم است هر مقاله اي با مجموعه اي از آثار مرتبط با موضوع خود، در ارتباط باشد از اين رو سعي مي شود با نقل و قول مستقيم يا غير مستقيم (بازنويسي، تلخيص) اين ترابط علمي برقرار شده و از منابع معتبر دست اول استفاده شود. البته ارجاعات محقق نبايد به قدري زیاد باشد كه تحليل نگارنده را كم رنگ نمايد. ناگفته نماند كه اشاره به نظريات رقيب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آنها با بيان نظريه برگزيده و دفاع از آن، عمده ترين مباحث بدنه يك مقاله است. بنابراين بايد از هرگونه بحث مفصل در تحليل پيش فرض ها، مباني و مباحث مقدماتي پرهيز شود و در صورت نياز به يك مطلب فرعي، آن را در پاورقي ذكر كرد. توجه داشته باشيم كه در ارزيابي مقالات، معمولاً به اعتبار علمي منابع و كفايت ادله و صحت نتايج آن معطوف مي شوند.

6.نتيجه
در اين قسمت توصيف كلامي مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمده، ارايه مي شود. در حقيقت بايد مشخص شود كه مقاله به روشن شدن مسئله چه كمكي كرده است. بنابراين دستاوردها و حاصل پژوهش، بدون بيان ادله و شواهد در بخش پاياني بيان مي شود. نتيجه برخلاف چكيده متضمن تعريف و بيان مسأله، ضرورت تحقيق، ذكر ادله و ديدگاه هاي رقيب نيست. نتيجه نشان مي دهد كه مقاله حاضر چه نوآوريهايي داشته و چه مشكلي را حل نموده است. بر حسب اهميت آنها، روش متداول بيان نتايج، آن است كه ابتدا مهم ترين و سپس يافته هاي كم اهميت تر ارائه مي شود .
توجه داشته باشيم كه مقاله:‌گزارش مستند و مستدل از تحقيق است اما نتيجه مقاله، گزارش نتايج تحقيق بدون ذكر استدلال، استناد و ارجاع است. نتيجه مقاله در حقيقت، پاسخ به سئوالاتي است كه از ابتدا طرح شده و اين نتايج، يافته هاي مستدل و مستند و در متن مقاله است بنابراين از هرگونه عبارت پردازي و ادعاي به اثبات نرسيده، بايد شديداً خودداري نمود. نتايج معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسش ها يا فرضيه ها و نيز وابسته به تأييد يا تأييد نشدن فرضيه هاست و ترتيب بيان نتايج نيز بر حسب ترتيب تنظيم سوال ها و فرضيه هاي آنها است.
تبصره: چنانچه مقاله پیوست یا ضمایمی داشته باشد، قبل از استنادات قرار می گیرد.
7. پیشنهادات
محقق درپایان تحقیق می تواند پیشنهادات جدیدی را به سایر پژوهشگران درخصوص زوایای ناکاویده موضوع ارائه نماید و با تعیین زوایای مختلف مواردی را که خود به تحقیق نشسته یادآور شود و زوایای باقی مانده را به درستی تبیین واز دیگران بخواهد که پاسخ گوی این نیازها باشند و اظهار امیدواری کند که این معضلات در پرتو اهتمام آنان به انجام برسد.

8. استنادات
اعتبار علمي مقاله به مستند و مستدل بودن آن است. ارائه فهرست كاملي از مراجع مقاله با رعايت اصل امانت داري و اخلاق پژوهشي مورد انتظار است. البته سبك هاي استنادات در كتاب ها و مقالات متنوع است. معمولاٌ در راهنماي نويسندگان مجله يا جشنواره علمي در چگونگي ارجاعات پيروي مي شود. اما ارجاع در پايان مقاله، ارجاع در پاورقي و ارجاع در متن، سه شيوه ي عمده استناد است كه شيوه اخير به علت سهولت، سرعت، ايجاد تمركز ذهني براي خواننده و رواج جهاني آن، بر دو شيوه قبلي برتري دارد و آن ارجاع درون متني است كه نام صاحب اثر،‌تاريخ انتشار و شماره جلد و صفحه را مي آورند. مانند: امّا نام اثر نمي آيد. درباره مشخصات كتاب شناختي منابع تحقيق (كتاب نامه) كه در پايان مقاله مي آيد،‌ هماهنگ ترين روش، همسويي با روش ارجاع نويسي در بدنه ي اصلي مقاله است كه در پي مي آيد.
البته نبايد در ارجاعات و نقل قول ها افراط كرد در آن صورت مقاله به مجموعه يادداشت ها و تحليل هاي ديگران تبديل شده و از ارزش علمي آن كاسته مي شود. ارجاعات در دو بخش پاورقی و منابع به شکل زیر صورت می گیرد:


الف) زيرنويس (پاورقي) توصيفي
توضيحات اضافي يا اصطلاحي كه نمي توان براي حفظ انسجام متن، آن را درون متن آورد، مي توان زير صفحه با مشخص كردن شماره بيايد. ‌توضيحات بايد حتي الامكان خلاصه باشد. ترجمه آيات و روايات در متن فارسي بيايد و در صورت نياز مي توان متن عربي را در پاورقي آورد. كلمه هاي بيگانه در داخل متن حتماً بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي بيايد اينها در مورد اصطلاحات تخصصي يا نام اشخاص است در موارد ضروري كه بايد نام خارجي در متن بيايد بايد در كنار صورت فارسي داخل پرانتز نوشته شود (غلامحسين زاده، 1372، ص 17) توجه كنيم درهر متن يكبار معادل انگليسي آوردن آن واژه كفايت مي كند.

ب) ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله، فهرستي از منابع و مآخذي كه در متن به آنها استناد كرده است را به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي بياورد. تنها منابعي مي آيد كه در متن از آنها استفاده شده است. در ذكر منبع حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر مي رسد: 1- نام خانوادگي و نام مؤلف يا مؤلفان 2- تاريخ انتشار اثر 3- عنوان اثر 4- نام شهر 5- نام ناشر. (البته اگر كتاب تجديد چاپ شده باشد، شماره چاپ آن هم مي آيد) جداسازي اين اطلاعات با نقطه و جداسازي اجزاي مختلف هر يك با ويرگول (،) است مانند:
- در تك مؤلف:
جوادي، آملي،‌عبدالله (1372). هدايت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء.
- در ارجاع منابع از دو مؤلف يا بيشتر به شكل زير مي¬آيد:
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازي، زهره (1379). روشهاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران:‌نشر آگاه.
- آثار داراي مترجم به شكل زير مي¬آيد:
صدر الدين شيرازي، محمد (1375). شواهد الربوبيه(چاپ دوم). ترجمه جواد مصلح.تهران:‌انتشارات سروش.

- آثار با عنوان سازمان ها و نهادها:
مركز اسناد و مدارك علمي، وزارت آموزش و پرورش (1362)، واژه نامه فارسي –انگليسي. تهران: نشر مؤلف
- آثار به جاي مؤلف ويراستاريا چند نفر گردآورنده يا مجموعه مقالات به شكل زير:
شفيع آبادي، عبدالله (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات جنگ رواني. تهران:‌انتشارات سمت.

توضیحات بیشتر دربارة شيوه ارجاع منابع
در جهت امانت داري انديشه هاي ديگران و براي اطلاع رساني بيشتر خواننده براي مراجعه به متون منابع اصلي، بايد ارجاعات آورده شود. بنابراين هرگاه در متن مقاله، مطلبي از يك كتاب، مجله يا… به صورت مستقيم يا غير مستقيم نقل شود بايد پس از بيان مطلب آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوه هاي مختلفی دارد.

شيوه ارجاع در متن
در استناد نام مؤلف و صاحب اثر بدون القاب: آقا، خانم، استاد، دكتر، پروفسور، حجت الاسلام، آيت الله و امثال آن آورده مي شود مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد مانند خواجه نصير الدين طوسي، آخوند خراساني، امام خميني، علامه طباطبايي (دهنوي، 1377، ص 27).
اثر با يك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام خانوادگي،‌تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب مي آيد و پس از آن نقطه مي-گذاريم مانند (ابطحي، 1382، ص 27).
اثر با بيش از يك مؤلف باشد، نام خانوادگي آنان به ترتيب به همراه سال انتشار و شماره صفحه مي آيد مانند (سرمد، بازرگان، حجازي، 1379، ص 50) و اگر بيش از سه مؤلف بود: نام خانوادگي اولين مؤلف و به دنبال آن عبارت «و همكاران» یا «دیگران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه مي آيد مانند (نوربخش و ديگران، 1366، ص 75).
اثر با نام سازمان ها و نهادها:
به جاي نام مؤلف، نام سازمان مي آيد مانند (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).
دو يا چند اثر يك مؤلف:
همه آنها داخل پرانتز به ترتيب تاريخ نشر مي آيد مانند (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز مي گردند مانند (احمدي، 1365 الف، ص 22؛ 1365 ب، ص 16).

استناد آيات و روايات:
ابتدا نام سوره و سپس شماره آيه ذكر مي شود، مانند: (بقره، 39). در خصوص نهج البلاغه نام كتاب و شماره خطبه يا نامه (نهج البلاغه، خطبه 33) و روايات غير نهج البلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه مانند (مجلسي، 1403، ج 56، ص 198).
ارجاع دهي مقالات:
ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، سپس تاريخ انتشار، بعد عنوان مقاله، به دنبال آن نام مجله و شماره آن ذكر مي شود آنگاه شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي و PPدر انگليسي، مانند حداد عادل، غلامعلي (1375)، انسان عيني، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 9، صص 41-35.
ارجاع پايان نامه و رساله
پس از ذكر عنوان بايد ذكر شود كه آن منبع پايان نامه كارشناسي ارشد يا رساله دكتر و به صورت چاپ نشده است، سپس نام دانشگاه به شكل زير:
ايزدپناه، عباس (1371). مباني معرفتي مشاء و اهل عرفان. پايان نامه كارشناسي ارشد. چاپ نشده. دانشگاه قم.
ارجاع از يك روزنامه
همانند ارجاع مقاله در مجله است مانند:
محمودي، اكبر (1375، 21 مهر). موانع توسعه در ايران. روزنامه كيهان. ص 6.
ارجاع فرهنگ نامه و دائرة المعارف
در ارجاع نام سرپرست و بقيه موارد مثل كتاب عمل مي شود، مانند:
بجنوردي، سيد كاظم و همكاران (1377)، دائرةالمعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم). تهران. مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي.
ارجاع كنفرانس ها، سمينارها و گزارش
• مطلبي از دايرةالمعارف در شبكه وب
Seven years war.Pritannicaonline.vers ,802.Apr.1998.
Encyclopaedia Britannica. 02 nov 2030http://www.eb.om;180/.
ارائه گزارش از همايش و سمينارها بايد به شكل زير باشد (سلطاني، 1363، ص 19).
همايش بين المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380). چكيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان. تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران.
نقل از منابع الكترونيكي (اينترنت)
امروز نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاعي است كه در ذكر آن اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان مي شود.
بارلو،‌جان پي (1996). درخت يوشع مي لرزد. در مجله CORE(روي خط اينترنت). ج 8، ش 1، ( نقل شده تاريخ 25 مارس 1996، قابل دسترسي در:
• ارجاع يك مقاله در مجله الكترونيكي
Miles, Adrian. Singin in the Rain: Ahypertextual Reading. “Postmodern Culture 8.2(1998).02 nov 2000.
http://muse.jhu.edu/jourals/pme/voo8/8.2 miles.html
:Pub/Zines/c.Re-Zine file:ptp.e text.org pirectorg .g. 8corel.
• در ارجاع يك كتاب الكترونيكي در شبكه وب
Austen, Jane. Pride and prejudice.ED.henrychurchyrd.
Nov 2000.http://www.pemberley.com/jahein;o/pridprej.html.

نكاتي درباره تايپ مقاله:
امروزه تقريباً اكثر مجلات علمي، مقالات خود را به صورت تايپ شده مي پذيرند. از اين رو بيان برخي از اصول تايپ مفيد فايده است:
الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهارسانتي متر از بالا با قلم يا فونت شماره 16 تايپ مي شود.
ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتي متر با قلم ترافيك شماره ده تايپ مي شود.
ج) رتبه علمي و محل خدمت مؤلف يا مؤلفان با علامت ستاره يا شماره در پاورقي همان صفحه با قلم لوتوس نازك شماره دوازده كه متناسب با قلم پاورقي است، تايپ مي گردد.
د) عناوين فرعي مقاله با شماره هاي تفكيك كننده مانند 01، 02، 03، با قلم لوتوس سياه شماره 14 تايپ مي شود.
هـ) عناوين فرعي با شماره هاي تفكيكي 101، 201 و … با قلم لوتوس سياه شماره سيزده تايپ مي شود.
و) متن مقاله با قلم لوتوس نازك، شماره چهارده تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتي متر آغاز مي گردد.
ز) فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتي متر و فاصله آنها از عنوان هاي فرعي دو سانتي متر است
ح) فاصله حاشيه صفحه ها از هر طرف دو سانتي متر و از بالا و پايين نيز دو سانتي متر و فاصله آخرين سطر با پاورقي يك سانتي متر است.
ط) نقل قول مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك شماره دوازده تايپ مي گردد.
س) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ مي گردد.
ك) مقاله فقط بايد بر يك روي صفحه تايپ شود
ل) در تايپ مقاله بايد از بكار بردن قلم¬هاي متنوع و متفاوت پرهيز كرد.
م) قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي Times mediumبا شماره هشت است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره ده استفاده مي شود.

و من الله التوفیق